[•9•]?!who are you
کوک:اسمش سریوسه؟
دیانا:بله، اسمش نام یک سریارس
کوک و هوپی:میتونم دست بزنم!
دیانا: عا..چرا که نه اون خیلی مهربونه ولی وقتی حس کنه تو خطرم وحشی میشه(لبخند زر و زنجیرشو باز کرد)
&کوک به طرف سریوس رفت و با اون رفیق شد بقیه اعضا هم با سریوس رفیق شدن سریوس بیشتر با کوک و جیمین اوخت بود و بازی میکرد دیگه شب شده بود
که...
لنزو:فکر بهتری دارم نظرتون چیه بریم خونه من؟شام هم مهمون من دیگه نیازی نیس به خاطر سریوس برگردید خونتون(روبه دیانا)
دیانا:بعدا هنوز جشن های زیادی هس که در آینده کنار هم میگیریم
&جیمین از وقتی دیانا اومده بود بهش زوم کرده بود برای اون و تمام اعضا متفاوت میومد چون همیشه اونو با لباس لش میدیدن ولی حالا لباسی که پوشیده بود زیباییش رو چند برابر کرده بود
لنزو:پس حالا که شریک جدیدمون نمیاد ما بریم چشن بگیریم جی وون؟!
جی وون:پایم
&دیانا زنجیر سریوس رو بست اکیپ داشتن کم کم اطراف رو جمع میکردن جی وون و لنزو جلو تز از همه حرکت کردن و اعضا هم کار های آخرشون رو میکردن دیانا از هوای خنک ساحل نمیتونست دل بکنه سریوس هم بازی گوشی دلش میخواست
دیانا:هوای ساحل اونقدر برام میچسبنید که دلم قدم زدن خاص اعضا با مدیر برنامشون داشتن برنامه میریختن منم دور تر ازشون نشسته بودم گه گاهی نگاهشون رو هس میکردم کفشامو در آوردم زنجیر سریوس رو باز کردم بلند شدم که همه به طرفم برگشت بدون اهمیت با پای برهنه به سمت خالی ساحل که کسی نبود حرکت کردم با ی بشکن سریوس هم دنبالم افتاد دقایقی کنار ساحل قدم زدم و با سریوس بازی کردم اکیپ کم کم رفتن اعضا هم کم کم داشتن میرفتن به سمت کفشام و کیفم رفتم و برشون داشتم زنجیر سریوس رو هم وصل کردم و به طرف اعضا برگشتم
دیانا:بله، اسمش نام یک سریارس
کوک و هوپی:میتونم دست بزنم!
دیانا: عا..چرا که نه اون خیلی مهربونه ولی وقتی حس کنه تو خطرم وحشی میشه(لبخند زر و زنجیرشو باز کرد)
&کوک به طرف سریوس رفت و با اون رفیق شد بقیه اعضا هم با سریوس رفیق شدن سریوس بیشتر با کوک و جیمین اوخت بود و بازی میکرد دیگه شب شده بود
که...
لنزو:فکر بهتری دارم نظرتون چیه بریم خونه من؟شام هم مهمون من دیگه نیازی نیس به خاطر سریوس برگردید خونتون(روبه دیانا)
دیانا:بعدا هنوز جشن های زیادی هس که در آینده کنار هم میگیریم
&جیمین از وقتی دیانا اومده بود بهش زوم کرده بود برای اون و تمام اعضا متفاوت میومد چون همیشه اونو با لباس لش میدیدن ولی حالا لباسی که پوشیده بود زیباییش رو چند برابر کرده بود
لنزو:پس حالا که شریک جدیدمون نمیاد ما بریم چشن بگیریم جی وون؟!
جی وون:پایم
&دیانا زنجیر سریوس رو بست اکیپ داشتن کم کم اطراف رو جمع میکردن جی وون و لنزو جلو تز از همه حرکت کردن و اعضا هم کار های آخرشون رو میکردن دیانا از هوای خنک ساحل نمیتونست دل بکنه سریوس هم بازی گوشی دلش میخواست
دیانا:هوای ساحل اونقدر برام میچسبنید که دلم قدم زدن خاص اعضا با مدیر برنامشون داشتن برنامه میریختن منم دور تر ازشون نشسته بودم گه گاهی نگاهشون رو هس میکردم کفشامو در آوردم زنجیر سریوس رو باز کردم بلند شدم که همه به طرفم برگشت بدون اهمیت با پای برهنه به سمت خالی ساحل که کسی نبود حرکت کردم با ی بشکن سریوس هم دنبالم افتاد دقایقی کنار ساحل قدم زدم و با سریوس بازی کردم اکیپ کم کم رفتن اعضا هم کم کم داشتن میرفتن به سمت کفشام و کیفم رفتم و برشون داشتم زنجیر سریوس رو هم وصل کردم و به طرف اعضا برگشتم
۱۳.۸k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.